سلام امشب پدرشوهرم اومده بودخونه ماشوهرم مثل کلفتاباهام رفتارمیکردستاره چای بیار..داری چیکارمیکنی بیاردیگه ....اینهمه سیب برای چی اوردی بابام یکنفره...باباش میخوادزن بگیره میگه من زن ۴۰ ساله نمیخوام بعدشوهرم گفت زن برای اشپزی وخونه داری خوبه حالامن که جوونم فک کردی خیلی ازاینکارامیکنم....خلاصه خیلی نارحت شدم باباش رفت ومن گریم گرفت شوهرم حتی نپرسیدچرااینقدناراحتی رفت بالاخونه مامانش بعدم که اومدگفتم باردیگه اینجوری باهام رفتارکنی نیگانمیکنم کی نشسته یه جوری جوابتو میدم که حض کنی هرکیم هرچی گفت جرش میدم نذاررون به روی کسی بازشه بعد گف سرفه میکنم فک کنم کرونادارم توهم راحت میشی بعد منم گفتم من ازاین شانساندارم🤣😂بعدخیلی ناراحت شد به بچمونم گف مامانت ارزوی مرگ منو داره منم گفتم توبمیری که من بدبخت میشم گف نه نمشی جدشم ازمن جداخوابیده