2777
2789

من مدتهاست در مورد زندگیم دچار تردیدم و به خاطر بچه ام نمیدونم چه خاکی تو سرم بریزم 

«رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ» خدایا من از تو معجزه ای میخواهم،معجزه ای بزرگ،معجزه ای در حدخدا بودنت،تو خود بهتر میدانی،معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند🙏☺️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

زندگی‌ چرت بنظرت موندن تو زندگیی که طرف مقابلت دریااااایی از انتظاره و وقتی یه کاریو میخاد انجام بد ...

دقیقا منم همین الان ازهمین اخلاق های شوهرم ناراحتم الان چند روزه کرونا گرفته پدرم درومد از بس بهش رسیدم ولی طوری باهام رفتار میکنه الان وظیفمه و هم زیردستشم دقیقا شوهر منه ولی من دوتا بچه دارم و مجبورم سکوت کنم وفقط و فقط امیدم به خداست  

دقیقا منم همین الان ازهمین اخلاق های شوهرم ناراحتم الان چند روزه کرونا گرفته پدرم درومد از بس بهش رس ...

من بعد ازدواجمون حدود سه چارهفته بعد عروسی رفتم سرکار

جفتمونم همکاریم شغلمون دقیقا یکیه

اوایل ازدواج اون محل کارش یه شهر دیگه بود من شهرخودمون بودم

کل هفته نبود فقط پنجشنبه عصر میومد،من عقده هزااااارتا چیز دونفره رو دلم بود اون تموم ایده ش این بود سریع اماده شیم بریم خونه مامان جانشون!!!

مادرشم یکذره درک نداشت ما یه زوج تازه ازدواجیم اگه نیمساعت میگذشت دیگه زنگ میزد کی میای


من بعد ازدواجمون حدود سه چارهفته بعد عروسی رفتم سرکار جفتمونم همکاریم شغلمون دقیقا یکیه اوایل ازدو ...

وای منو شوهرمم همکار بودیم چقدر زندگیمون شبیه همه منم شوهرم زندگیش مادر و خواهرشن اصلا برام ارزش قائل نیست پیر شدم بخدا هیچ دلخوشی ندارم فقط دوتا فرشته ی کوچیک دارم 

اوایل یادمه از سرکار میرسیدم بدو بدو میپریدم تو اشپزخونه که ناهار درست کنم غذای تازه درست کنم که از راه برسه باهم ناهار بخوریم.بعد اقا میومد میگف ولش کن بریم خونه مامانم،غذارو شب میخوریم

یا سریع بخور که بریم نمیذاشت سفره رو جمع کنم همیشه هم منتش به من بود که من بخاطر تو اینهمه راه رو ۱۶۰ تا اومدم که زودتر برسم.این زودتر رسیدن به حال من چه فرقی داشت نمیدونم،در هرحال که برناممون خونه مامان جانشون بود

ای خواهر هر بار تعریف میکنم اذیت میشم خلاصه شوهرم خیانت کرده بهم با مضخرفترین زن ومن با دوتا بچه و۲۶ سال سن مجبورم تحملش کنم

خدایا پسرهام در پناه خودت حفظ کن.خیلی سختی کشیدم هر وقت دلتون شکست برام دعا کنید.

هردفه هم میرفتیم خونه مامانش،من مینشستم که مامانش از اول تا اخر حرفای چرت مسخره بزنه دو سه ساعت!!!!

و همون یدونه عصری هم ک درهفته کنار هم بودیم به این گندی و حال بهم زنی بگذره

ای خواهر هر بار تعریف میکنم اذیت میشم خلاصه شوهرم خیانت کرده بهم با مضخرفترین زن ومن با دوتا بچه و۲۶ ...

ببین من الا یه طوریم که حتا خیانتم کنه برام مهم نیست ازش متنفرم دیگه

اهمیتی نداره برام که با من باشه یا با کس دیگه

خیانت فقط اسمش بد دررفته وگرنه از یجایی به بعد وقتی دلت باهاش نباشه دیگه هر گوهی میخاد بخوره به درک 

وای منو شوهرمم همکار بودیم چقدر زندگیمون شبیه همه منم شوهرم زندگیش مادر و خواهرشن اصلا برام ارزش قائ ...

اینقد دلم‌گرفته امشب

با اینهمه تحمل باز امشب شرو کرده به مقصر کردن من

برام خط و نشون میکشه میگه زندگیمونو تو خراب کردی و پرخاشگری تو عصبیی

ببین من الا یه طوریم که حتا خیانتم کنه برام مهم نیست ازش متنفرم دیگه اهمیتی نداره برام که با من باش ...

من متاسفانه به این مرحله نرسیدم خیلی میخوام اهمیت برام نداشته باشه ومتنفر بشم اما متاسفانه عادت کردم ببینم کجاست وچکار میکنه 

خدایا پسرهام در پناه خودت حفظ کن.خیلی سختی کشیدم هر وقت دلتون شکست برام دعا کنید.
اینقد دلم‌گرفته امشب با اینهمه تحمل باز امشب شرو کرده به مقصر کردن من برام خط و نشون میکشه میگه زن ...

من با خانواده شوهرم به آپارتمان میشینیم الان رفتم کل اپارتمان رو سم ماشی کردم جای تشکر طوری باهام حرف زد انگار وظیفم بوده میگه چرا وایتکس زیاد مصرف میکنی که زودتر تموم بشه اومدم میگم صبحانه چی میخوای برات درست کنم با پرخاش میگه چی میگی جمع میدونم چی درست کنی چای شیرین درست کن نگاهمم نمیکنه خیلی ازش دلخورم خیلی  

من متاسفانه به این مرحله نرسیدم خیلی میخوام اهمیت برام نداشته باشه ومتنفر بشم اما متاسفانه عادت کردم ...

چطور ازش دلسرد نشدی؟

من واقعا هیچ انگیزه ای برا حفظ زندگی ندارم فقط و فقظ از زندگی بعد از طلاق میترسم وگرنه فردا مهریمو‌ میبخشیدم جدا میشدم

من با خانواده شوهرم به آپارتمان میشینیم الان رفتم کل اپارتمان رو سم ماشی کردم جای تشکر طوری باهام حر ...

حاصل تربیت مادرایی که یه مشت بی لیاقت پرورش دادن.که همیشه از عالم و ادم طلبکارن انگار نوکرشونن...

متنفرم ازشون...

حاصل تربیت مادرایی که یه مشت بی لیاقت پرورش دادن.که همیشه از عالم و ادم طلبکارن انگار نوکرشونن... م ...

بابام میگه اگه بچه نداشتی یه ثانیه هم نمیزاشتم اونجا بمونی کاری میکردم به پات میفتاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز