بچه ها من بعضی وقتا میام لیست تاپیکام رو نگاه میکنم ببینم سیر فکریم چی بوده توی یه بازه مثلا یکساله. چون وقتی جایی رو برای حرف زدن ندارم میام اینجا. وقتی کاربری قبلیم ترکید و این یکی رو ساختم به خودم قول دادم چسناله نیام. بعدا خودم حالم بد نشه از دیدن تاپیکام ولی یه چند وقتیه به توصیه دکترم (روانپزشک) دارم گرمیجات زیاد میخورم (اصلاح طبع) و داروی ضد افسردگی. یه مقداری فاصله دارم تا شروع اثر دارو ولی اینی که الان دارم میگم خلاءیی هست که از قبل از اینا داشتم.
یه روزایی از زندگیم میگم خدایا چی میشد زندگی منم روتین بود مثل خیلیای دیگه به موقع ش وقتی احساسم خیلی قوی تر بود ازدواج میکردم (کلا الان از تب و تاب محبت کردن و دیدن افتادم بنظرم عاشقانه ها مسخره میاد)
یا اینکه میگم خدایا چی میشد من یه لیسانس میگرفتم اگه دلم میخواست ارشد میگرفتم اگه نه که بیخیال میشدم مینشستم سر جام یا سر کار میرفتم. به خودم زیاد گیر میدم وقتی میان میگن طرف ریزه میزه س تو بغل شوهرش جا میشه عجیب دلم میخواد یکی از این غولتشن ها😂 مال من بود میرفتم تو بغلش خودمو لوس میکردم یا توی این شبای کرونایی باهم فیلم میدیدیم و ورق بازی میکردیم پلی استیشن بازی میکردیم و دلمونم که گرفت لاقل تا داروخونه میرفتیم (با رعایت موارد ایمنی) تا ملزوماتم رو بگیرم و یه هوایی ام به سرم بخوره