مامانم به بابام گفته باید سیسمونی بگیریم تخت و کمد و لباس و فلان،بابام گفته نه تخت و کمد و اینا نمیخریم مگه به ما داده بودن که ما هم بدیم
از طرف دیگه مادرشوهرم جوریه که کلا واسه همه چی متلک بار میکنه واسه جهیزیم هنوزم که هنوزه هزار تا حرف میگه چه برسه به اون،درسته من تا حالا بی احترامی نکردم چون نخواستم شوهرم ناراحت بشه اما تو دلم میگم د مورد سیسمونی اجازه نمیدم چیزی بگه اگرم بگه جوابش و میدم.خلاصه خیلی استرس دارم بخاطر اینا و کلی ناراحتم و حرص میخورم