شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
#❤✨...لحظهـ دیدنت انگار که یک حادثه بود🍃.حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت🍃سیب را چیدم در دلهره ی دستانم🍎🍭سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت🍎👋.تا ۳بس بود که بشمارد در دام افتد✌💜گفت یک گفت دو افسوس سه را دوست نداشت💔منو تو خط موازی؟؟😒نرسیدن؟؟😒هرررگز!☺❤❤دلم این قائده هندسه را دوست نداست💔درس منطق نده دیگه تو به این عاشق که❤✨از همان کودکی اش مدرسه را دوست نداشت❤💛✨.•|•خیلی دوست دارم تو نی نی سایت دوستای زیادی داشته باشم اگه دوست داری بهم درخواست دوستی بده دوست خوبی هستدما😊❤
پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی.پدر و مادری که مثل کوه پشتم هستند همسری که عاشقانه و دلبرانه کنار هم زندگی میکنیم دختری که مثل گل پاک است و برادر و خواهری که عاشقانه همدیگر را دوست داریم...خدایا شکرت که در این دنیای به این قشنگی حسرت هیچ بر دل این بنده ات نگذاشتی❤