2777
2789
عنوان

خانواده همسر

220 بازدید | 7 پست

سلام'من تازه سه ماهه ازدواج کردم چون همسرم پسر آخره تو خونه میمونیم و دوتا خواهر شوهر و مادر شوهر دارم بهم طعنه میزنن چن روز پیش فک کردن تو اتاقمم ولی تو هال بودم شنیدم داشتن به خودم و خانوادم توهین میکنن خیلی ناراحت شدم و ب شوهرم گفتم اونم بهشون گفت وقتی تنها بودن انکار کردن ولی شوهرم حرفامو باور میکنه و همه جوره حمایتم میکنه منم کلا دوس ندارم ناراحتی تو خونه باشه به یکی از خواهر شوهرام ک تقریبا بهتره گفتم حرفاتونو شنیدم بازم خیلی قسم خورد گفت منظوری نداشتم و چون براشون خواستگار داره میاد زیاد کشش ندادم وگفتم اشکال نداره و واقعا هرکاری از دستم برمیاد براشون انجام میدم باهاشون شوخم و اخترامشونو میذارم حتی واسه اینکه پیش خواستگاراش خجالت نکشه کلا خونه رو با جهیزیه های خودم مرتب کردم ولی خیلی بی جنبن نمیدونم باهاشون چطور رفتار کنم چون هر کاری ک میکنم براشون از خوبی و زرنگی خودشون میدونن کلا نمیدونم چیکار کنم کمکم کنین لطفا

از خونشون پاشو مستقل شو 

اونجا باشی تا اخر بی احترامی میکنین به هم

زندگی شاید ان جشنی نباشد که انتظارش را داشتی            اما حالا که به ان دعوت شدی تا می توانی زیبا برقص Ես փնտրում եմ հին հայ ընկերներ

رو نده بهشون خانواده شوهر همیشه همین هستن تا دو دقیقه پیششون نباشی ازت بد میگن ولشون کن برن به درک 

ای جماعت عاشقم من... عشق جذابم حسین دی.... هچکسه باش ایرمرم چون منیم اربابیم حسین دی 😭😭😭😭

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بنظرم خيلى هم زيادى حساسى،حالا اونا تو خونشون هرچى ميگفتن و تو شنيدى نيازى نيست برى به شوهرت بگى يا به خودشون بگى من فلان حرف شنيدم! فكر كن خونت كلا يجا ديگس از يه طرفم زيادى خوبى ميكنى كه واس خواستگارى اومدنش خونشونو با جهيزيه خودت دارى ميچينى!ينى بجورايي يا از اينور بوم همش ميوفتى يا از اونور 

حد وسط باش در حد يه عروس 

کاش از اول جدا بودید

مشکلات عروس مادرشوهری.....

طبیعیه ...تمومی هم نداره

شماهم سعی کن در حدخودشون رفتارکنی 

نه بی احترامی کن نه خودتو فداکن

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

ببین حالا اول راهی هی داری خوبی میکنی بدی میبینی سختت نیس ۲.۳ سال ک بگذره عصابت داغون میشه درضمن الان اول عروسیته شوهرت طرفته اگر هی ادانه بدی و حق هم کاملا با خودت باشه ولی بعدا شوهرت طرف خوار و مادرشو میگیره ک خیلی دلت میشکنه

پس یاد بگیر هر جور بودن همونجوری باش محبت بی اندازه نکن جون جواب شو نمیبینی

پیش شوهرت از خواهر و مادرش نگو چن یعد۱سال دیگه شوهرت برعکس شو عمل میکنه

تلاش کن خونه مستقل بگیره

کلا شرایط مستقل شدن ندارم میدونین.پیش خودن خیلی خوبن ولی شنیدم پشت سرم بد میگفتن منم ی جوری ک بخدا یکم بی‌محلی کنم ب یکی عذاب وجدان میگیرم و نمیتونم فقط نمیدونم چطور باهاشون برخورد کنم خیلی بی‌ظرفیتن،الان خودم خانوم خونم ولی مثلا زیاد احترام قائل نمیشن چون منم از هرکدوم سه چهار سال کوچیکترم تازه ۲۱ سالم رفتارشان اذیتم میکنه،بهم بگین چطور خیلی خانوم باشم ضمنا پدرشوهرم خیلی خوبه مادرشوهرمم بد نیس من واقعا با دل و جون میخوام بهشون خدمت کنم فقط یکم با این رفتارا اذیت میشم چون تو خونه هم دختر کوچیک بودم یکم لوس بزرگ شدم همه چیزو بلد نیستم ولی دوس دارم اینجا دیگه فقط واسه همسرم ناز و لوس باشم،چطور میتونم خیلی خانوم و محترم باشم؟؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز