یک هفته است فهمیدم شوهرم با یکی درحد تماس وپیامک رابطه داشته قهر اومدم خونه بابام ولی شوهرم همش داره گریه میکنه ومیگه من دیگه واسه مردن خوبم یکی دوماه زندگیم رو جمع وجور کنم بعد خودمو میکشم میگه چه برگردی چه برنگردی منو مرده فرض کن
خدایا دیگه هیچی ازت نمیخوام هرچی دارم فکر میکنم از اول زندگیم تاحالا به هیچکدوم از آرزوهام نرسیدم پس معلومه تو اصلا منو نمیبینی دیگه مزاحمت نمیشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ما نمیتونیم بگیم چکار کنی از زندگیت خبر نداریم مشاور باید بری
در یک شب از شب های زیبا خدا تورا در دستانمان قراررداد و مارو لایق تو دانست از ان پس تو به زندگیمان رنگ ومعناو مفهوم دادی...پسرمون دارا عشق زندگیه مامانو باباش یه مردادیه جذاب