خخ
مادر همسر من وقتی می اومد خونه ما ،برگشتنی میرفت کمد شوهرم رو باز میکرد همه لباساشو بومیکرد مبنداخت تو کیسه که تو بچه کوچک داری ،من میبرم میشورم ،اتو میکنم میارم ،منم هرچی اصرار که خودم میشورم بزور میبرد
منم تو دلم می گفتم چه مادر شوهر ماهی.
تا اینکه دفعه آخر پدر شوهرم سرش داد کشید که برا چی می ری سر کمد مردم و....
منم تازه بعد چهارده سال زندگی مشترک ،بخودم اومدم که ای دل غافل ...