۶ ماه با یکی بودم که به معنای واقعی عاشقی میکردیم ...
دو روز ۶ صبح باهام اومد دانشگاه ثبت نامم کرد ... از شرق تا غرب میخواستم با مترو برم خونه خالم میگف ۷ شبه تنها نمیشه بری باهام میومد تا برم سر کوچشون بعد خودش برمیگشت...
روزایی که دانشگاه امتحان داشتم فرق نمیکرد هرساعتی بود باهام میومد تا شمال تهران یکی دوساعتم اونجا معطل میشد تا امتحانمو بدم باهم برگردیم ...
اینارو گفتم که بگم از هیچ فرصتی دریغ نمیکرد تا پیشم باشه
یه روز همو نمی دیدیم طاقت نمیاوردیم
چندین و چندبار بغض میکرد جلوم گریه ... ک نری بدون تو نمیتونم ، خانواده ها در جریان بودن تقریبا
ولی دوماه پیش سر یه چیز مسخره دعوا راه انداختمو هرچی از دهنم در میومد بهش گفتم
وقتی دوباره برگشت بازم بدترین چیزارو گفتم و گفتم برو!
دو روز بعدش عکس دونفرش با یکی دیگرو گذاشت تلگرام و الان پروف گذاشته او تا به ابد!
در حالی که هم شمارمو داره هم واتساپ عیدو پیام داد تبریک گفت ،،، فراموشم کرده بنظرتون؟