بچه ها من هربار میرم خونه مادرشوهرم تا من هستم هیچی نمیاره برای پذیرایی وقتی بقیه جاری هام میان تند تند همه چی میاره
بعدم اصلا به شخص من تعارف نمیکنه درصورتی ک بقیه رو اسم میبره
منم امشب ک رفته بودیم عید دیدنی نه چیزی خوردم نه شام بعدشم به شوهرم یواشکی گفتم اینها مال داداشته مال من نیست ک بخورم
الان قهریم ولی میدونم موقع خواب قراره دعوا کنیم توروخدا بگید اشتباه برداشت میکنم یا نه کارم درسته؟
چرا باید این کارو کنه؟؟؟
بخدا مادرشوهرمنم همینجوریه اشتباه کردی باید اینقد میخوردی که حرصش در بیاد
ب شوهرت ربطی نداره که
حرف خوبی نزدی
پ.ن: آخه عید دیدنی ؟؟🙄🙄🙄
چرا مگه مشکلی با ازدواجتون داشته؟شاید منظوری نداره
باید خودت مشکلت رو با خانواده شوهرت حل کنی و انتظار نداشته باشی که شوهرت بگه حق با توعه حتی اگه حق با تو باشه ، هر جوری باهات رفتار کردن باهاشون رفتار کن
بعضی از مادر شوهرا اینجورین دیگه منم ی سری سر این احترام گذاشتن با شوهرم و کلا خانوادگی دعوا شد یک سوال خونه مادر شوهرم نرفتم الان ک اشتی کردیم بهتر شده البته شوهرمم تو بعضی موارد طرف منو گرفت چون نشستم واسش توضیح دادم فرقایی ک مامانش میزاشت توام بشین باشوهرت حرف بزن بهش بگو تو برخوردای دیگتون خودش دقت کنه نوع رفتار مامانش با تو و بقیه خانواده رو واینکه خودت شان و عزت خودتو بالا ببر تا بقیه بهت احترام بزارن.ببین جاریات چکار میکنن توام همون کارو بکن
اخه هی گیرداد چرا نمیخوری اصلا نیمخواستم چیزی بگم بهش تا بیایم خونه مجبورم کرد
ولی خوب خودش باید با مادرش صحبت کنه ب من احترام بذاره چون خودش اصلا متوجه نیست مادرشوهرم
اون یکی برادرشوهرام اینقدر حواسشون هست همه اش به زناشون احترام‌میذاره ولی چون شوهر من هیچی نمیگه به من اهمیتی نمیده
من هرچی به شوهرم میگم میگه اوکی ولی مامانم اینجوریه دیگ نمیتونم بکشمش ک😐😐😐
میگم خوب باهاش حرف بزن توهم مثل داداشات از من حمایت کن بخدا یبار سر ی قاشق عسل که مادرشوهرم به جاریم نداد کلی با مامانش دعوا کرد تو اتاق بودن ولی صدای بحثشون میومد ولی شوهر من هیچی نمیگه
عزیزم زیاد برات مهم نباشه رفتار دیگران ،رو شوهرت کار کن تو جمع هواتو داشته باشه وبهت احترام بزاره تعارفت کنه اینجوری بقیه هم همین رویه رو پیش میگیرن
