بغض کرده بود الان یکماهه تو خونست تو شهر غریبیم حتی دو روز از قبل از اومدن این ویروس لعنتی خواستم برم پیش مامانم قبول نکرد گفت دو روز میریم باید برگردیم اینجوری بهم خوش نمیگذره گفت بزار عید بریم که خیلی بمونیم که این ویروس منحوس اومد امشب کلی اشک ریخت گفت حوصلم سر رفته دلم تنگ شده میخوام برم پیش بچه ها بازی کنم چرا ما اینجا تنهاییم چقدر من برا عید برنامه داشتم هنوزم بیداره فکر میکنم داره افسرده میشه میگه همش حرف کورناست شبکه ی پویا همش از کورنا میگه من خسته شدم از کرونا واقعا مستاصل شدم چکار کنم تا کی باید بمونیم خونه
منم عین خودته شرایطم از دی ماه نرفتم خونه مامانم ،تو شهر غربت فقط تو خونه ایم
الهی دورش بگردم
اعضای خانواده کادر درمان یا خودشون چی بگن که در معرض خطرن ، ادم تو خونه باشه و سالم خیلی سخت نیس
سخت کار اووناست
تو خونه بازی کنید.
ورزش کنید.
کتاب بخونید.
گریه کردن و غصه خوردن چیزی رو حل نمیکنه.
فقط باید صبر کرد.
عزیزم تاپیک تا ته نخوندم ولی الان تو ی تاپیک بودم
از بس احمق توش بود سردرد گرفتم
با این احمقا و گاوا حالا حالا ها این شرایط ادامه داره
وقتی میگم گاو یعنی گاو به معنای واقعی کلمه
چند سالشه؟
طفلی بچها واقعا!
ما هم هممون وضعیتمون مثل شماست
من ک دیگه بدتر علایم کرونا هم گرفتم رفتم سی تی ریه دادم سالم بودم شکر خدا بعد الان استرس گرفتم نکنه رفتم بیمارستان گرفته باشم دو هفته دیگه معلوم بشه واای دارم دیونه میشم
امروز بس ضدعفونی کردم نشستم گریه کردم شوهرم ترسید گفت چی شدی گفتم خسته شدم دیگه اگزما دارم بس دست هامو میشورم خون میاد دیگه نیاز ب دکتر پوست دارم نمیشه برم ...خدا کنه زودتر تموم شه این کابوس فقط هرچند ی مشت نفهم ریختن تو جاده ها و میرن مسافرت حالا حالا وضع همینه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
