بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه بار یه ماشین میخواست از لای ماشینا بیاد جلوش رفت گفت چته؟گفت برو بابا رفت چسبوند بهش کوبید رو شیشش یارو هم دید این دیوانست در میرفت می میپیچید جلوش پیاده بشه حالمو باید میدیدن خودمو بچم ترسیده بودیم
امشب از کوچه مادرشوهرم اومدیم بپیچیم تو خیابون اصلی یه موتوری خلاف داشت میومد زنشم پشت موتور بود.پیچید خلاف جلوی این روانی نزدیک بود بزنه بهش مرده گفت عه.بخدا همین گفت عه!شیشه رو داد پایین گفت برای چی گفتی عه زنش میگفت برو اقا شب عیده مرده میگفت برو زن و بچت تو ماشینن میگفت بیخود میکنی میگی عه داشت پیاده میشد باز گرفتمش.بخدا خسته شدم.اخرم مرده کوتاه اومد رفت اینکه کوتاه نمیاد