خستم خواهر خیلی خستم با کسی ازدواج کردم که بعد ازدواج فهمیدم همه چیزش دورغه خانواده اش رفتارشون شوهرم فامیلش همه چیز الانم صبر م تموم شده شوهر م قبول نمی کنه خونه رو جدا کنیم چسبیده به خانواده اش تو یه خونه ۸۰ متری زندگیم میکنیم ۸نفر هستیم طبقه بالا حتی بخوام یه بسکویت بردارم باید خواهرشوهر اجازه بده سر یه کنسرو ماهی گریه کردم دارم دق میکنم اگر بچه هام نبودن جدا می شدم راحت شم ۶سال ازدواج کردم فقط عذاب و زجر دیدم شوهرم بد دهن و عصبی دم دمی مزاج فحاشی میکنه نمی دونم چکار کنم
یعنی بدجور دلم گرفته از یه طرف کنکور از یه طرفم کسی که دوسش داشتم شنیدم داره زن میگیره یه کم دل داری ...
چقد هم دردیم چون منم هم کنکور دارم هم کسیو ک خیلی دوسش دارم فک کنم داره زن میگیره البته بد به دلت راه نده برو دعا به جون کرونا کن ک دستوبال اینارو بسته
با نرمش و محبت با همسرت حرف بزن،شرایط مالی شو دارید که جدا بشید؟؟
خونه داریم داده رهن می دونم استرس داره بهش میگم سخت نیست بخدا سخت نیست میگه نه نمی تونم خانواده اش خیلی لوس بارش آوردن تحمل هیچی رو نداره نه کار فنی نه چیزی