یادش به خیر
یه روزایی کلی غر میزدیم که چرا صبح زود باید بیدار شیم بریم مدرسه و دانشگاه
دم عیدا میرفتیم خرید و با دلخوش خرید میکردیم حتی اگه پول نداشتیم
آخرای اسفند که میشد دغدقه همه خرید عید و دیدوبازدید و عیدی دادن بود
دم عیدا شیرینی و آجیل و میوه میخریدیم بدون نگرانی
تو روزای عید ناراحتیمون این بود چرا مهمونا بی وقت میان خونمون
میرفتیم مسافرت کلی کیف میکردیم
چهار شنبه سوریا خیابونا پر بود از بوی دود و ترقه
بوی عید میومد نه بوی الکل و وایتکس
از باردار شدن بقیه فقط ذوق میکردیم نه اینکه همش نگران خودشو تو راهیش باشیم که نکنه اتفاقی واسشون بیفته
میرفتیم رستوران و فست فودی یه دل سیر بدون دغدغه غذا میخوردیم
میرفتیم باشگاه پارک سینما پیاده روی و ....
....
الان خیلی از اینا رو دیگه نداریم و نمیتونیم انجام بدیم
تورو خدا بیاید یکمه دیگه دندون رو جیگر بزاریم این شرایط رو تحمل کنیم از خونه بیرون نریم بهداشت رو رعایت کنیم که بعد یه مدت که این ویروس از بین رفت با همه اعضای خانواده و همه عزیزامون شادی کنیم و دوباره کارای مورد علاقمونو آزادانه انجام بدیم کسی از عزیزامونو از دست نداده باشیم