دخترخالع پسرخاله ایم بدو تولد تا سن تکلیف...یه بارم اومده بود خونمون سرم لخت بود ساپور پام بود از حموم اومده بودم اومده بود دم در فک کردم داخل نمیاد تو اشپزخونه بودم برگشتم دیدم اومده داخل هول شدم رفتم بین سینک و کابینت دقیقا رو بروش واستادم سرم لخت بود پاهامو قایم میکردم....