2777
2789
عنوان

بعد یک ماه برگشتم خونه پدرشوهرم

386 بازدید | 19 پست

بچه ها بعد یک ماه برگشتم حس میکنم خجالت میکشم باهاشون راحت نیستم من نمیخوام بد باشم هر چی سعی میکنم باهاشون صحبت کنم جو به وجود نمیاد چیکار کنم بچه ها 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

نه مریض بودم اونجا بودم 

مثلا برو تو آشپز خونه به مادر شوهرت بگو کمک نمیخوای یا بگو امروز من آشپزی میکنم شما استراحت کن

علی بن‌الحسین علیه السلام اَشْبَهُالنّاسخَلْقاً وَخُلْقاً ومَنْطِقاً  به رسول الله⚘

من باهاشون زندگی میکنم شوهرم فعلا مسافرته یک ماه خونه بابام بودم چون مریض بودم مامانم ازم مواظبت میکرده الان برگشتم دیشب از دیشب تاحالا حرف نزدیم خیلی جو بدیه به نظرتون چیکارکنم 

همش احساس غریبی میکنم با اینکه یه ساله باهاشون زندگی میکنم

شوهرت تو این اوضاع کرو نا مسافرت رفته ؟؟چند سالته ؟

آنه !  تكرار غريبانه ي روزهايت چگونه گذشت وقتي روشني چشمهايت در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود با من بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت از تنهايي معصومانه دستهايت آيا مي داني كه در هجوم دردها و غم هايت و در گير و دار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالي درياچه نقره اي نهفته بود؟ آنه ! اكنون آمده ام تا دستهايت را به پنجه طلايي خورشيد دوستي بسپاري در آبي بيكران مهرباني ها به پرواز درآيي و اينك آنه شكفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 💖🍃

بچها خیلی احساس غریب بودن میکنم حتی روم نمیشه چیزی بخورم من از دیشب تاحالا باهاشون حرف نزدم به نظرتو سعی کنم حرف بزنم و بخندم یا نشون بدم ناراحتم چون سر موضوعی ازشون ناراحتم

شوهرم چند ماهه مسافرته ۱۸سال

چه سخت که شوهرت نیست مسافرت کاریه ؟؟؟ چقدر کم سن و سالی حقم داری حوصلت سر بره حتمن پدر شوهر و مادر شوهرت سنشون بالاست با هات نمیتونن هم صحبت خوبی باشن کس دیگه ای هم هست بجز پدر شوهر و مادرشوهرت ؟؟؟

آنه !  تكرار غريبانه ي روزهايت چگونه گذشت وقتي روشني چشمهايت در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود با من بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت از تنهايي معصومانه دستهايت آيا مي داني كه در هجوم دردها و غم هايت و در گير و دار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالي درياچه نقره اي نهفته بود؟ آنه ! اكنون آمده ام تا دستهايت را به پنجه طلايي خورشيد دوستي بسپاري در آبي بيكران مهرباني ها به پرواز درآيي و اينك آنه شكفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو 💖🍃
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792