چه کسی میخواهد
اندر این حال کووید
من و تو ما بشویم
سست و بی جان بشویم؟؟
تست مثبت بشویم
خانه اش ویران باد
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
همه مان تنهاییم
کوه باید شد و ماند
برکه باید و شد یک جای نشست
حرف را باید زد
درد را باید گفت
کشته ها داده ایم و باز هنوز
عده ای در راه اند
عده ای در سفرند
عده ای در خوابند
دست بر دست گذار
دست از شستن دستت تو نکش
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
رخت می بندد از این شهر و خلاص
و بهاری زیبا از پس این خود جوشیست
24 اسفند 98
اصل شعر از حمید مصدقه که باز نویسی کردم
😢
خیلی این روز ها سخته انگار ن انگار چند روز دیگه عیده
اگه خوشتون اومد پست بزارید بالا بمونیم بلکه تلنگری باشه برای اونایی که هنوز رعایت نمی کنن
عالی👌
یکی از فامیل های دورمون عروسی داشتن تالار ها که تعطیل میکنن یه مهمونی کوچیک پنجاه شصت نفری تو خونه گرفتن عین شصت نفر کرونا گرفتن من نمیدونم بعضی ها چه فکری میکنن🤔🤔🤔🤔
نمیدونم چرا بعضی ها اینقدر میرن بیرون پس مابدبخت ها چی که توخونه دیوونه شدیم اخر هم تر وخشک باهم میسوزن
میرن لباس میخرن بعد با خوشحالی میگن ضدعفونیش کردیم
قشنگ بود
ولی کو گوش شنوا
اقا من ی شعر خنده دار از کرونا و عید بگم؟؟
نزنید تو برجکم صرفا جهت خنده اس
عید امسال باب میل اقایان شده است
کرونا آمد وخرید عید کنسل شده است
حرف آجیل و پسته به میان نیامده است
هرکه اجیل و پسته بخردبی شک
کرونایی شده است
حرف آقایان محض بیرون نرفتن خانومها ب کرسی نشسته است
این کرونا باعث قدرت آقایان شده است
دیگر خبری از رنگ و هایلایت نشده است
رفتن به آرایشگاه تعطیل شده است
خانه بر خانومها محبس شده است
عید امسال باب میل اقایان شده است
صرفاجهت خنده 😀😀
