ارایشگرم جدیدن اومدن تو ساختمون ما.... و صمیمی تر شدیم.... البته ن در حد رفت و امد..کلا با همسایه ها رفت و امد ندارم.. واسه روز رفتم سالن واسه ترمیم ناخنام ک بحث شد و گفتم میخوام کیک بگیرم برا شوهرم. گفت نگیر من درست میکنم... گفتم ن و تو زحنت می افتی و اینا.... ارایشگرم ی زن خوشکل و سن بالاس عروس و نوه داره. من کیکمو گرفتم گذاشتم استوری دید و تبریک گفت.. امروز صبح زنگ زد رو گوشیم خواب بودم گفت خونه ای ی چیزی برات بیارم گفتم اره... اومد واسم کیک درست کرده بود... از خجالت اب شدم ک چرا واسش اون روز کیک نفرستادم.. اعصابم خورده....