2777
2789
عنوان

ای کاش تلویزیون...

175 بازدید | 11 پست

بعد از این همه توصیه به سفر نرفتن و عیددیدتی نرفتن تو ایام نوروز در رابطه با اینکه توی خوته چطور با اهل و عیال خوش بگذرونیم هم برنامه بسازه

این نیز بگذرد👆غر نزن، قر بده 👆 سلام و درود فراوان به ملّت عزیز و بزرگ ایرانبه شما سه تبریک عرض میکنم:تبریک پیروزی بر رژیم جعلیِ صهیونی و له کردن اوتبریک پیروزی ایران بر رژیم آمریکا و سیلی سخت به گونه اوو تبریک به شما ملت ایران بابت اتحاد فوق‌العاده، یکصدایی و ایستادن شانه به شانهایران کشور قوی، پهناور و دارای تمدّن کهنی است؛ ملّت ایران ، عزیز و پیروز است و عزیز و پیروز خواهد بود به توفیق الهی.

خودتون با هم بازی کنید خب🍭

تموم بیمارستان از صدای جیغ                                                  دختری پر شده بود                                                                 که برای شیمی درمانی نمیذاشت                                             دست به موهاش بزنن                                                            چون عشقش                                                                      موی بلند دوس داشت🐥🐥🐥🐥

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من توی یه تاپیک بازی با بچه ها رو.گذاشتم

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

فیلم دانلود کن

تلوزیون هیچی نداره فقط بیمارستان و قبرستون و اتواع جنازه و جنگ نشون میده

اگه نظرتون مخالف منه به قصد فرو کردن نظرتون ریپلای نکنید چون احتمال رنگی شدنتون هست

والا من که روز و شبم به هم دوخته شده. خوش به حال اونهایی که نگران گذراندن وقتشون هستند!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

زیاد خوب نیست با اهل و عیال خوش بگذرونی میبینی یهووو 

همه ی بچه متولد پاییز 99 شدن 😂😂😂😂

مریم از قائم شهر بیاد بهم پیام بده.زن سابق شوهرمومیگم.مرسی.......    😉😉😉😉😉😉                                  .حالا خوب شد . 😐😐😐🤕😷😷😷😷😷
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  5 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  4 ساعت پیش