هفت ساله ازدواج کردم و بچه ندارم هرکاری بگید کردم هرکاری ولی نشد که نشد..دلم خیلی گرفته خیلی تنهام سنم داره بالا میره تغییر رفتار شوهرم که از اطرافیان نشات میگیره حس ناامیدی خودم طعنه های که به جون میخرم همه یه طرف این خواب لعنتی چی بود 😭فک نمی کردم مادرشدن این همه زیبا باشه الان که دارم با شما درد دل میکنم اشکام امون نمیده حسن رو درست بیان کنم دیشب بغلش کردم بوس کردم مامان صدام کرد بهش شیر دادم تو بغلم خوابید لباسش رو عوض کردم چه عاشقانه نگام میکرد با دستای کوچولوش دستم رو گرفت و منو کشوند سمت حیاط خونه که بیا باهم بازی کنیم بهش غذا دادم شوهرم با عشق نگاهمون کرد گفت فک نمی کردم اینطور عاشق بچه باشی وگرنه هیچ وقت به روت نمی کردم از خواب پریدم خدایا چرا بیدارم کردی باز دلم گرفت باز باید ۱۴ ساعت تنها بپوسم توی خونه تا شوهرم خستگیهاشو بیاره و تهش بگه دلم برا مامانم تنگ شد بریم خونشون تهش بگه داییم رو خیلی وقته ندیدم اصلا کسی حواسش به من نیست آخه تو چرا حواست نیست 😭😭😭
وقتي ب عقب برميگردم حالم از خودم به هم ميخوره با ضعفام و كمبودام و بچه بازيام گند زدم به كل زندگيم حتي به آيندم😔😔 نميدونم ازخودم بايد شاكي باشم يا از خدا ولي اينو خوب ميدونم كه با٢٠سال سن تحمل اين همه فشار عصبي ومالي واقعا خيلي سخته😭😭 واقعاتنهام...دلم ميخاد برم يه جايي كه هيشكي نباشه. كسي رو ندارم بهش تكيه كنم درد دل كنم و دركم كنه خسته م ازاين همه بي كسي وسختي اگر دوست داشتين براي حاجت دلمو ب ارامش رسيدنم صلوات بفرستين😔🙇🏻♀️
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.