بازار رو کلا تعطیل کردن. دمشون گرم. باید زودتر دست بکار میشدن.
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭
وزن شروع》90 وزن هدف》۶۵...پشت کرده ام ب گذشته...ب روزهایی ک با اندوه شب شدند...دشمن شده ام با آنها ک مرا ن تنها یکبار بلکه هزار بار آزردند رو ب آینده ای نشستم ک هیچکدام از آن آدمها و روزهای ملالت امیز،درونش جایی ندارند.مادربزرگ همیشه میگفت:روی زخم های دلت مرهمی نگذار!صبر کن بسوزند و بفهمند دستی نیست برای مداوایشان آنوقت یاد میگیرند با هر حادثه خراش برندارند...گذشته ام را بی هیچ دوایی رها کرده ام،دشمنانم نیز در مخروبه ترین قسمت مغزم.باید یاد بگیرم برای هر رنجشی پماد امید بخشی نیس؛درد را باید تجربه کرد تا دیگر هر زخمی،روح را ب انزوا نبرد...حالا آدمی شده ام بیگانه با انچه تصور میکنی.هرچقدر میخواهی طعنه بزن و کنایه هایت را در دهانت بچرخان!من تنها آینده ای را میبینم ک نه برای تو جایی هست نه روزهای هدر رفته!مادربزرگ قربان دهانت راست میگفتی:مرهم همیشه دوای درد نیس،گاهی باید بی اهمیت بود درد خودش از خانه میرود...!
چرا فکر میکنی خوشحالم. من هدفم بی فرهنگی کسایی هست که برای فهمیدن هر چیزی باید زور بالای سرشون باسه
شوهرم تا مرز سکته رفته کرونا ما رو نکشه ورشکستگی میکشششه تمام امیدمون به شب عید بود اینم تین دوستم شوهرش جیگرکی داره سه قلو بچه جیگراش گندید ریخت دور معازه ۱۵ میلیون کرایه بسته خونه نشسته پول پوشک و شیر خشک ای خدااااااااااااا😭😭😭😭😭
پیش بینی بدی میشه کرد واسه کرونا اما کو گوش شنوا دیروز مجبور شدم با دستکش و ماسک و تجهیزات برم سوپر مارکت بماند که برگشتم شوهرم سرتاپامو ضدعفونی کرد، مردم خیلی عادی بودن صاحب مغازه بچه 8 ماهشو تو مغازه نگهداشته بود مغازه هم شلوغ اصن یک وعضی
اگر هدفت ماه باشد، حتی اگر به آن نرسی؛ جایگاهت در میان ستارگان خواهد بود....
نمیدونین تا کی تعطیلن؟حالا ک ن.وقتی اوصاع اروم شد خواستم بیام اونجا
دلبند مادر،فرزند عزیزی که هیچوقت ندیدمت،دلم برای حس دوباره ات تنگ است،چقدر ذوق داشتم از آمدنت و با تو خو گرفته بودم....دیگران مرا به نبودنت دلداری میدهند،اما نمی دانند نمیشود فراموش کرد کسی ک قرار بود روزی تمام سهم تو از این زندگی شود و دیگر نیس،به چه امیدی بدون تو ادامه دهم،شاید برای بقیه چیزی جز یک تکه گوشت بی جان نبودی اما برای من دنیایم شده بودی،کم کم داشتی صاحب اسم میشدی بهار عمرم،دلم تنگ است برای حس داشتنت برای دوباره دوست داشتنت،دوباره به آغوشم برگرد که نبودنت درد است و این درد توان من را کم کرده......."نوزاد رنگین کمان"منتظرتم
خدایا شکرت که بعد ۲ سال و ۹ ماه جواب این همه انتطار و دکتر رفتنم رودادی،خیلی ممنون که مهدیارمو سالم گذاشتی تو بغلم.......همه ما ادمهایی که بقیه فکر میکنن نیستم ،بیشتر ما آدمهایی هستیم که به صورتمون نقاب زدیم تا کسی دردمون رو نفهمه
نمیدونین تا کی تعطیلن؟حالا ک ن.وقتی اوصاع اروم شد خواستم بیام اونجا
نه خبر ندارم
پدرم سایه ی سر بود و مرا نور امید😭 پدرم رروشنی محفل ما چون خورشید😭 پدرم خنده به لب بود و همه فهمیدند😭 بعد او خنده به لبهای من و ما خشکید😭😭😭 بابایی بابای مهربونم دلتنگتم😭