2777
2789

یکی بود یکی نبود من بودمو اون ....خدا اونو ازم گرفتو من مودندم و من

نه تو میمانی و نه اندوه...ونه هیچ یک از مردم این ابادی...به حباب لب یک رود قسم...وبه کوتاهی ان لحظه شادی که گذشت...غصه هم میگذرد...ان چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...لحظه ها عریانند...به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز........لحظه هاتو قشنگ بساز

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

زیر گنبد کمبود غیر از خدای مهربون هیشکی نبود

میخوام قصه حال اینروزای شقایق(خودم) بگما ولی باز استرس مبگیرم ،،،اگ بگم 

آقای قاضی#دلمون شده انبار حرف هایی که به موقع نزدیم🙃
 خب ؟؟

ریر گنبد کبود/روبروی بچه ها قصه گو نشسته بود/قصه گو قصه میگفت/از کتاب قصه/قصه های پرنشاط /قصه های اشنا/قصه باغ بزرگ/قصه گل قشنگ😂😂😍

آن روز ها گذشت و دگر آرزو مکن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792