بیاید عکس بدیم از خونه...اشپزخونه....بدووووییید

عضویت: 1398/04/12

تعداد پست: 1535

فدای تو عزیزم

قربونت

از رنجی خسته ام که از آن من نیست روزگار غریبی ست نازنین...من مرگ را زیسته ام

1398/12/16

14:37

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

سلام

منم اجازه دارم نظر بدم؟؟؟

ب نظرم بهتره همه اون وسیله های روی کابیتای بالارو جمع کنید و اگر مورد استفاده نیستن یا تزیینی هستن بزاریدشون تو‌کارتن

بعد روی کابینت های پایینم همه دستمالای ک روی مایکروفر و...جمع کنید و همه وسایل اضافه رو بردارید

خیییلی اشپزخونتون شلوغه

ب نظره من روی کابینتا فقط وجود مایکروفر خوبه

بقیش خیلی باعثه شلوغی و بی نظمی و زشتی میشه🌻🌻🌻

1398/12/16

14:47

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

برای اشپزخونه شما نظر دادم

1398/12/16

14:49

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

برای اشپزخونه شما نظر دادم

عهههه چرا ریپلای نمیشه

برا ایدا جان

1398/12/16

14:49

عضویت: 1398/04/12

تعداد پست: 1535

سلام منم اجازه دارم نظر بدم؟؟؟ ب نظرم بهتره همه اون وسیله های روی کابیتای بالارو جمع کنید و اگر مو ...

ممنون گلم از پیشنهادت باشه چشم

از رنجی خسته ام که از آن من نیست روزگار غریبی ست نازنین...من مرگ را زیسته ام

1398/12/16

14:53

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

ممنون گلم از پیشنهادت باشه چشم

بی بلا

جهاز چیدید؟؟یا نه چندساله ازدواج کردید؟

1398/12/16

14:55

عضویت: 1398/04/12

تعداد پست: 1535

بی بلا جهاز چیدید؟؟یا نه چندساله ازدواج کردید؟

نه بابا ۱۰ ساله خانه دارم وسایل رو جهازمه

از رنجی خسته ام که از آن من نیست روزگار غریبی ست نازنین...من مرگ را زیسته ام

1398/12/16

14:55

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

نه بابا ۱۰ ساله خانه دارم وسایل رو جهازمه

ببخشید ولی پس چرا میز سرویس قاشقتون توی سالنه؟؟؟یا من اشتباه دیدم؟!

1398/12/16

14:59

عضویت: 1398/04/12

تعداد پست: 1535

ببخشید ولی پس چرا میز سرویس قاشقتون توی سالنه؟؟؟یا من اشتباه دیدم؟!

اره کنار میز ناهار خوریمه میخوام بر دارمش

از رنجی خسته ام که از آن من نیست روزگار غریبی ست نازنین...من مرگ را زیسته ام

1398/12/16

15:01

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

البته من خودم زیاد اهل شلوغی نیستم

و ترجیح میدم روی کابینتا خیییلی خلوت باشه

الان درحال تمیزکاری سالنم

اشپزخونم خیلی بهم ریختس وگرنه عکس میدادم

همه برقی و...جا دادم تو کابینت

فقط مایکروفر روی کابینته و یه سماور طلایی تزیینی

1398/12/16

15:02

الی3631

عضویت: 1395/05/17

تعداد پست: 2213

اره کنار میز ناهار خوریمه میخوام بر دارمش

چیدمانتو خلوت کن یه عکس بزار

وکسی چه می داند تو روی همه مسکنهایی جهان را کم میکنی...

1398/12/16

15:02

عضویت: 1398/04/12

تعداد پست: 1535

البته من خودم زیاد اهل شلوغی نیستم و ترجیح میدم روی کابینتا خیییلی خلوت باشه الان درحال تمیزکاری س ...

حالا من هرچیش جا بشه میزارم تو کابینت

از رنجی خسته ام که از آن من نیست روزگار غریبی ست نازنین...من مرگ را زیسته ام

1398/12/16

15:03

عضویت: 1398/11/28

تعداد پست: 4753

اره کنار میز ناهار خوریمه میخوام بر دارمش

اره برش دارید خیلی خوبب میشه

مبلاتونم دور تا دور یه فرش بچینید

نه اینکه توی کل خونه پخش باشه

توروخدا ببخشید خیلی نظر میدم🙈🙈🙈🙈

1398/12/16

15:03

مارال_مارال

عضویت: 1398/12/05

تعداد پست: 1327

اتاق دخترام

مامان من عاشق آشپرخونه بزرگه🤦‍♀️

من پلللنگ نیستم😂😂😫هیچ عملی ندارم❤لبامم ژل نیس سوم راهنمايي که بودم. يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيهِ يه حيوونِ. حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟! هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد. يه دوست داشتم اسمش سميه بود. کپ پنگوئن بود. هميشه هم مثل پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ. بذار باشه يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن. يعني به هر کي کمي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيهِ هر چي بودن اِلا آهو… يکيشون که کپِ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم😌خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد لب شتری ک خوب بود بضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره. معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده.

1398/12/16

15:04