عجب
بمن یبار گفت من گوش دادم الان هربار میگه چادر سرکن برادرشوهرت بدش میاد منم ب جاریم گفتم جاریم گفت بخدا شوهرم اینطوری نیست منم فهمیدم از خودش میگه دیگه گوش نمیذم ب حزفش
کار به تاپیک استارتر ندارم ولی بعضیاک خیلی تپلن تونیک یجورایی ناجور میزنه رونای پاشون تو چشمه ولی صلاح مملکت خویش خسروان داند هرچی دوست داری بپوش
اصلا بیکاری درمورد حرفاش فک میکنی. اون اگه بخواد ایراد بگیره از رنگ چشمت هم ایراد میگیره. بیخیال باش. یه باشه بگو ولی هر چی دوس داری بپوش. یا بگو اون لباسو با شوهرم انتخاب کردیم گفت خیلی مناسبه واسه خونه عمم بپوش
من تا چندماه به حرفش‌بودم گوش میکردم فامیلای خودش رفتنی لباسای بلند شلخته میپوشیدم فامیلای خودم شیک و پیک
منم در جواب حرفش چند دقیقه سکوت کردم بعد گفتم مامان مگه پوشش من اشکالی داره؟ کسی چیزی گفته؟؟ گفت نه بخدا خیلیم خوبه کسیم چیزی نگفته همه ازت تعریف میکنن فقط من دلم میخاد لباسات بلندتر باشن گفتم آخه مامان جون من با امید در مورد پوششم همه چیو به نتیجه رسوندیم اون اینجوری میخاد گفت من میدونم اون راضیه تو اینو بپوشی ولی من راضی نیستم. خیلی لجم گرفته شوهرمم میگه به حرفش گوش نده به اون ربطی نداره. ولی میخام بدونم چیکار کنم دخالتشو کم کنه اینم بگما این اولین دخالتش بوده
اعصابم خراب شد مادرشوهره پررو
به اون ربطی نداره ،مگه بی ابرویی کردی والله بخدا
حق با شوهرتون هست. پوشش شما اصلا ربطی به ایشون نداره. هرچی هم گفت نشنیده بگیر.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
