من خودم رقصیدنم داغون بود
مثل پنگوئن راه میرفتم فکر میکردم خیلی باحاله
اهنگ های چرت و پرت عهد بوق گذاشتن برام
پنج برابر کادوهایی که گرفتم شاباش ریختن سرمو همه مهمونا جمع کردن براخودشون
لباسمم دوتا مشکل داشت که اونم رو مخم بود
اینارو یادم میاد واقعا حرص میخورم