الان یه ماه قهر و آشتی داریم حرف میزنیم نمیزنیم دعوا میکنیم نمیکنیم یه ماه قبل که دعوا کردیم باهم رفتیم درخواست بدیم من برگشتم وسط راه که شوهرم اومد دنبالم کفت الان که میخای جدا شیم باید خودتم باشی که من گفتم نمیخام کفت باشه خودم میرم بعد یه هفته دوباره حرفمون که گفت این دفه میرم یه مدت گذشت من یکی از اقوام فوت شد درگیر مراسم بودم بعد دوباره شوهرم شروع کرد عصبانیت و دعوا بعد آشتی کردیم بعد باز دعوا که گفت همین فردا میرم درخواست میدم گفتم درک داشتی میفهمیدی من عزادارم اذیتم نمیکردی کفت باشه بعد عید میرم گفتم نمیخاد من تحمل ندارم برو همین فردا کفت ن به خاطر تو بعد عید
حالا حرف میزنیم غذا میخوریم ولی من اصلا حوصله ندارم بریدم واقعا بعد جدایی نمیدونم چیکار کنم خیلی حالم بده
شوهرم عین خیالش نیست دارم از این رفتارش دیوونه میشم