دخترا خالم قراره با ی آقا ازدواج کنه ک از ازدواج قبلی ی پسر ده ساله دارن. با هم فامیلن.یعنی پسر خالمو دیده قبلا. حالا پسر از رفتن مادر و دور بودن از خانواده تو عذابه و خونه مادربزرگش زندگی میکنه. چون مادرش فعلا شرایط نگهداری نداره و پدر سره کاره.. عصبی شده پسره از تنهایی.. چکار میشه کرد خالم همش به فکره چاره اس.
خواهر منم این مسئله رو داره، بچه به شدت بهش وابسته شده و خواهرم عذاب وجدان اینو داره که نسبت بهش حس مادری نداره، و گاهی که اهصابشو خورد میکنه نمیدونه چیکار کنه... واقعا سخته.
تازه این بچه با مادربزرگشه و همیشه پیش خواهرم اینا نیست
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
خاله ات خودش رو بهش نزدیک کنه باهاش بده سینما پارک جاهایی که بچه ها دوست دارن بهش این اطمینان رو بده که دوست داشتنش قلبی هستش
عضو گروه نارنجی وزن شروع:69وزن هدف:54 تیر ماه 1399 وزنم 54 کیلو بود از خونه نشینی به 69 کیلو رسیدم تیر 1400 من برمیگردم به وزن قبلیم.امروز شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ امضام رو خوندم دیدم قرار بود تیر بشم ۵۴ کیلو ولی الان ۷۰ کیلو هستم😂میگن سنگ بزرگ علامت نزدن هستش همینه ها.این بار شعارم رو عوض میکنم لاغر میشوم نه فورا ولی حتما رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود.امروز ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱ من شدم ۷۴ کیلو😕اینقدر چاق شدم که بنظرم دیگه زیر سر آمریکاست. مرگ بر آمریکا😕
دقیقا... منم بهش میگم همیشه. بچه ی بیچاره رو مادرش کلا ول کرده رفته. هیچ خبری هم ازش نمیگیره. خیلی ...
آخی عزیزم.. این پسر هم ی بوهایی از پدرش برده ک پدر با کسی آشنا شده چون مادرش رفته احساس مالکیت به پدر پیدا کرده و تو سر و صورت خودش میزنه میترسه کسی بیاد پدرشم ازش بگیره واسه همین نگران پسر شدیم