من باردار هستم.خیلی نگران بچم هستم.اصلا دوست ندارم روحیاتم روش تاثیر بذاره ولی دست خودم نیست.
درمدتی که ازدواج کردم نسبت به خانواده همسرم حس خوبی نداشتم و الان خیلی بدتر شده.بهم محبت میکنن ولی ازشون متنفرم و دست خودم نیست.نمیدونم چیکار کنم.
توروخدا نگین هورمونات بهم ریخته.من چهار ساله این حس همراهمه.
الان که باردارم خیلی نگرانم.چیکارر کنم بهشون فکر نکنم یا حسم بهشون عوض بشه
یعنی کار بدی نکردن ولی متنفری؟
چرا متنفری ؟؟؟
بهت محبت میکنن و ازشون متنفری؟ تنفرت دلیل خاصی داره یا همینطوریه؟
ببین منشأ از کجاس؟؟یعنی الکی بی هیچ دلیلی متنفری؟؟مگه میشه؟؟!
من چکار کنم که از همه نفرت دارم .دلم میخواد بمیرم .سرم الان داره میپوکه از درد از بس گریه کردم . زنگ زدم شوهرم از هق هق نتونستم حرف بزنم گفت الان میام .دلم میخواد بمیرم . احساس میکنم خیلی بی پناهن و کسی و ندارم
باز حالا خوبه شما بهت محبت میکنن و متنفری اما خانواده شوهر من مخصوصا مادرش انقد برای من از همون روز اول که تنها عروسشم کموکاست گذاشت تیکه و نیش اومد و توقعات فروان داشتو داره و در تمام مراحل زندگیمون طوری زیرپوستی و موذیانه دخالت میکنه که پسرش میگه بیچاره مادر من چیکار به زندگیه ما داره من واقعا ازش متنفر شدم تنها راهش اینه بهش فکر نکنی ولی خب واسه شما خوبه که محبت دارن من اگر مادرشوهرم قطره ای محبت و لطف به من داشت رو چشمام میزاشتمش
تنفرم ی حسه
اونا لیاقت این حسو هم ندارن😼😂
خیلی طول میکشه خوبیاشون بدیاشونو پر کنه ..
ولی سعی کن نیمه پر لیوانو ببینی😊
من انقدری تنفرم ازشون زیاده که دلم نمیخواد هرگز بچه ای ازشون تو شکمم باشه یعنی یه بار خواب دیدم باردارم توخواب خودمو‌میزدم داشتم سکته میکردم به خدا
