2777
2789
عنوان

خواهر شوهرم روانیمون کرد از بس اومد خونمون

| مشاهده متن کامل بحث + 5676 بازدید | 190 پست

خواهرشوهر..منم عقده بقران شوهرم پدرشوهرم برادر ومادرش خواب دم صبح شوهرشو برد تو اتاق خواب اومد دستمال کاغذی هم برداشت رفت من خیلی بهم برخورد رفتم خونه مادرم

همه ارزویم اما  چه کنم که بسته پایم......کاربر ریوارم منتظرم از تعلیق دربیام

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

٢٠ اسفند جمع و جور كن برو خراب شو سرشون شوهرتم كاراش تكوم شد بياد،فقطم دستور بده اينو درست كنيد هوس ...

عقدن اخه

ازدواجم کنن از بس خسیسن عمرا اگ کوفتم بهمون بدن

حرفمونو میزنیم مستقیم غیر مستیقم رک با شوخی اون پرروعه و برا هر حرف یه بهونه داره


اخه من باشم خواهروهرمو صدا میکنم میگم ببخشید عزیزم خیلی کلنجلر رفتم این حرفو بهت بزنم یا نه اخه ترسیدم ناراحت بشی ولی امیدوارم منطقی باشی 

راستش شما که میاین اینجا من جلوی شوهرت معذبم برنامه ی زندگیمم مختل میشه چند وقته زیاد حال و حوصله ندارم بیشتر از چند ساعت مهمووووون داری خستم میکنه 

بیاید بمونید قدمتون رو چشم ولی برای شب خوابیدن برید خونه مامان

اگر حاجت داری ، چله ی زیارت عاشورای آیت الله حق شناس رو بگیر.درصورتی که همراه با مراقبه باشه امکان نداره حاجت نگیری. طریقه ختم چله، پیامهای کسانی که حاجت روا شدند و شماره برای گرفتن نایب تو کا نا لی که توسط شاگرد آیت الله حق شناس اداره میشه گذاشته شده. برای وارد شدن در کانال سرچ کنید دوستداران آیت الله حق شناس و مجتهدی.دروغه هرکی بگه من مراقبه داشتم ولی حاجت نگرفتم.اگرچله رو گرفتید به یاد منم باشید و برام دعا کنید  .یاعلی🤚🌺

اسی درکت میکنم منم ده روز بود زایمان‌کرده بودم پسر خواهرشوهرم زن و‌بچش و‌برداشت اومد‌اینجا تا چهل روز موند هی شوهرم‌میگفت بیا بریم‌خونه بگیریم برات اینم میگفت کجا از اینجا بهترررررر 

پارسال میخواستیم‌کلید خونه خواهرشوهرمو‌بگیریم‌بریم‌تهران ندادن بهمووووون درصورتیکه خونشون خالی بود و‌ما مزاحم‌کسی نمیخواستیم بشیم‌اونم برای دو‌سه روز فقط

ولی من هیچی نگفتم منم مثل خودت بیزبونم ولی مونده رو‌دلم یه روز حتما باید بگم خالی بشم

من تا کی کش دارم بخدا وقتی هرروز میاد یجورایی  عوض میشم.شوهر میگه قیافت شبیه شیطانا میشه

بنظر شما تقصیر خواهر شوهر مه

یا من.روز اول هیچی نمیگم ولی روزهای دیگه دست خودم نیست اطلا😭😭😭😭

اخه این انصافه.به شوهرم هر چی میگم قبول‌نمکنه هییی منو‌ مقصر میبینه😭😭😭😭

خواهر شوهرمنم عقد کارشو میکنه شرمم نداره از کسی تعریف روابطشم میکنه بی حیا 

همه ارزویم اما  چه کنم که بسته پایم......کاربر ریوارم منتظرم از تعلیق دربیام
یا خدا مردم چ رویی دارن من مهمونی ام میرم دوتا میوه رو بازور میخورم 

نهجوست من يه مجت خيلي از مهربونيم استفاده كرد 

الباه نوش جونش 

ولي هب من چكار كنم اون قسط خونه و ماشين ميده 

ميري دوسه مدل ميوه برميداري ميشه 50تومن همونم بذاري حلو يه نفر ادم تا ته بهوره بقيشم با لوس و عحيحم عجيجم گفتن ببره برا شوهرش 


ميدوني ميومد يه جوري ميوه ميخورد عين ندبدها من خالم بهم مبخورد

مثلا موز دهنشه تموم نكرده با  دهن پر خيار پوست ميگيره هنوز اونو تموم نكرده پرتقال  دستشه 

ديگه  من يبار تو كافه سىرش عصبي شدم تولد كسي بود تو گوشش گفتم مثلا 29سالته ،فوق ليسانسي يه ذره عزت نفس داشته باش يه ذره با كلاس بخور 

قرارىنيس چون مفته شخصيتتو بريزي بيرون 


من تا کی کش دارم بخدا وقتی هرروز میاد یجورایی  عوض میشم.شوهر میگه قیافت شبیه شیطانا میشه بنظر ...

اگه خوب میشد منم عین فرشته ها باهاش رفتار مکردم.ولی خیلی گوشت تلخو.قیافه میگیره

واقعا راست میگی یا اسگلمون کردی؟مگه همچین ادمایی هستن؟ تازه شمام هیچیشون نگی  بنظرم مارو اسگل ...

ب جون مامانم راست میگم.بابا ما همه چی بهشون میگیم

پسره میگفت مارو ببر بگردون شوهرم گفت ماشین میاوردی خودت میرفتی ب من چه الانم پیاده برید بیرون منو خانومم بریم جایی دلش گرفته

رسما بیرونش کرد اما از رو نمیرن

من واقعا باورم نمیشه ادم دراین حد پرو

بیا خونه ما مادرشوهر وخونواده شوهرمنو ببین تا بفهمی پررو چطوره عزیزم بخدا شاخ رو سرت درمیاد

همه ارزویم اما  چه کنم که بسته پایم......کاربر ریوارم منتظرم از تعلیق دربیام
برا چی خونه مادرشوهرت نمیرن😐

پدر شوهرم از دومادش بدش میاد گفته پاشو اینجا بزاره بد نیبینه

حتی خونه ماام میان پدر شوهرم دعواشون میکنه

اما مادر شوهر فتنه حال بهم  زن میگه برید😟خودشم شام ناهار میاد اینجا

چن بار ک غذا نزاشتم مامانش چپ نگا میکرد میکفت از فردا غذا میفرستم گفتم دستت درد نکنه من کمر درد گرفتم از بس برا مهمون دولا راست شدم شوهرم نمیزاره کار کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792