سلام خانوما
من الان در مراحل خاستگاری با اقایی هستم که چهارسال منو میخواست و دوستم داشت و از طریق خواهرم و مادرش منو هم در جریان قرار گذاشته بود
فامیل دور هم هستیم
خانواده با فرهنگ و خوبی داره و وضع مالیشون هم خوبه
مهمتر از همه اینکه منو واقعا دوست داره و چهارساله منتظرم مونده تا منم عاشقش بشم
همه دوستام به حال الانم حسودی میکنن و اینو خوب میفهمم
ولی متاسفانه من قدر این روزا و این خوبیارو ندارم اصلا
خیلی حساسم و به کوچیکترین حرفش واکنش نشون میدم درصورتی که اصلا از نظر خواهرم و بقیه حرف خاصی نبوده
چیکار کنم؟به شدت حساسم و زود قهر میکنم
مثلا دیروز حرف میزدیم مامانش بهش گفته بود ک دختر خوشگل و شیک و باکلاسی هست و من مشکلی با این موارد ندارم فقط دوست ندارم وقتی ازدواج کردید لباسای خیلی باز یا خیلی تنگی بپوشه
الان من این حرف مامانشو یه نوع دخالت و فضولی گرفتم و کلی ناراحت شدم اما به روی خودم نیاوردم و بهش گفتم مسئله تیپ و لباسم بین منوتوعه فقط😊
گف منم به مامانم گفتم که فاطمه همچین دختری نیست
الان از دیروز دارم بخاطر حرف مامانش غصه میخورم😕