شوهرم یه دوست داره که زن و بچه داره ولی با یه زن شوهر دار رابطه داره همشم میاد از اون زنه تعریف میکنه الان زندگیشو سر اون بهم زده زنش گذاشته رفته اینم با اون زنه خوشه.همش به شوهرم زنگ میزنه بیا بریم فلان جا بیا دم در بریم بیرون بریم کافه و.....
منم همش جیغ جیغ میکنم که این پسره آخرش زندگی مارو خراب میکنه نرو التماس میکنم فایده نداره.میگه در حق من بدی نکرده دوست خوبی بوده نمیتونم بهش پا بزنم الانم زنگ زد طبق معمول رفتن منم نشستم مثل ابر بهار گریه میکنم خیلی نگران زندگیمم بنظرتون اگه برم الان دم در بهش بگم دست از سر زندگی ما بردار وضع بدتر میشه؟شوهرم لج میکنم بخدا دیگه خسته شدم با این وضعیت زندگیا خیلی نگرانم من زندگیمو دوس دارم ولی این پسره یه سره از مزایا دوست دختر داشتن میگه ترو خدا کمک کنین بهم