دیگه خسته شدم پیش روانشناس یا هرکاری بگید کردم،دخترم چهارونیم سالشه تا یه ماه قبل خیلی خوب بودیم ولی یه ماهه همش میره خونه مادربزرگش طبقه بالا اصلا روی دیدن منو نداره منو که میبینه گریه میکنه هربهونه یی میارم نمیاد خونه براش کادو گرفتم نیومد گفتم بریم شهربازی نیومد دلم براش تنگ شده شاید بگید توهم برو بالا ولی مادرشوهرم میونه خوبی نداریم شاید بگید اونا مهربونن هرکاری دخترم میگه رومیکنن نه بخدا وسواسین دخترم حق نداره به چیزی دست بزنه،دیگه افسرده شدم ازهمه چی سرد شدم یه ماهه بهم مامان نگفته چندشب به زور اوردیم خونه بغلم نخوابید،توخونه شریکیم نمیتونیم جدابشیم ،اصلا هم باهاش بدرفتاری نکردم