2777
2789

يه هفته اس زايمان کردم روزاي اول اصلا درد نداشتم، دو روزه دردام شديده اصلا نميتونم بشينم

چشم ها او را نمی بینند، اما او همه ی چشم ها را می بیند. انعام آیه 103

شیاف بزار

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها سالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا؟ رفتی دکتر؟ باز نشده باشه؟ استزاحت کردی؟

جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏

خود زایمان دردش چطوره؟قابل تحمله؟


حالا من طبیعی میخواستما😧

🌱یا مُنتَهَیَ اَلرَّجایا 💫 ای اوج امیدواری ها💫❤️خدایا کمک کن جرئتشو داشته باشم چیزی رو که میتونم تغییر بدم، عوض کنم و چیزی رو که نمیتونم تغییر بدم جرئتشو داشته باشم که بپذیرم.✨️

شیاف دیکلوفناک استفاده.کن

اصلانبایدبذاری به بخیه هات فشاربیاد

اصلاغذای نفاخ واب میوه پاکتی نخورکه نفخ بگیری عرق نعنازیادبخور

زیادنشین بیشتربخواب

باسرم نرمال سالین خودتابشوروبعدم خودتاخشک کن 

پمادهیدرودرم هم بگیربرای ترمیم زودترزخمت

اناناس هم بخورکه زخمت زودترخوب بشه

چرا؟ رفتی دکتر؟ باز نشده باشه؟ استزاحت کردی؟

اره من فقط دراز کشيدم هيچ کاري نکردم

اصلا جرات نکردم نگاشون کنم

از کجا بفهمم باز شدن؟

چشم ها او را نمی بینند، اما او همه ی چشم ها را می بیند. انعام آیه 103
اره من فقط دراز کشيدم هيچ کاري نکردم اصلا جرات نکردم نگاشون کنم از کجا بفهمم باز شدن؟

با اینه نگاه کن باید بخیه هات خشک باشه نباید زخم باز داشته باشی 

جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز