من از خانواده دور بودم دختر اخر ابان بدنیا اومد و اولین سفر تو 40 روزگی دخترم بود چله زمستون 😅. دومی دو ماهگی سفر قشم. سومی 3.5 ماهگی و ادامه دارد ..چهارمی 6 ماه.😂همه هم 12 13 ساعت راه بود و من و همسرم دست تنها. در کنار سختی هاش خیلی هم بهمون خوش گذشت. اگر سخت بگیری زندگی واست سخت میگدره.
البته دختر من تو ماشین کلا میخوابید .انگار گهوارس 😁تو کریر پشت. هر سه ساعت بهش شیر دادم. پوشکش رو هم رو صندلی عقب عوض میکردم. وقتی سرد بود بخاری ماشین رو میزدیم.
شهرشون خیلی سرده .از حالا توی گوش شوهرم خوندن که حتما باید بیای .نمیدونم والا گرفتار شدم .به جای اینکه بگن نیا بدتر رفتار میکنن .من مامانم دو تا کوچه پایین تر از خودمه هوا که سرده میگه از خونه بیرون نیار بچه رو .چون هنوز کوچیکه
البته خودم هم به این نتیجه رسیدم دعوا کنم و نرم بهتره تا برم و بچم مریض بشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
