به نظرم دمدمی مزاجه
یه دفعه میگه باید بهم بگی کجا میری،یه دفعه مثلاً اصلا نمی پرسه چیکار کردی
یه دفعه اس پشته اس کجایی کجا میری
یه دفعه میگه بازار و پاساژ نه تنها،یه دفعه میگه خودت برو
مشکل اصلیم هم تو مهمونی ها هست
بین خانواده خودش حواسش بهم هست،تو جمع خانواده من اصلا منم نمیشناسه
فقط میخواد منو ضایع کنه
خب یعنی چی
۱۰ساله ازدواج کردم
اصلا تکلیف معلوم نیست نمیدونم چی خوبه با این شوهر چی بده