بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وای خواهر منم خیلی ترسوندن جوری که صبحش از استرس نفسم بالا نمیومد خخخ خود مسئول بهداشت که بدتر هی گفت تب بالا داره ولی خدا رو شکر دخترم ماشالا نه تب کرد نه چیزی خیلی راحت بود البته درد داشت ولی نه اینجور که میگن نمیتونن راه برن فقط واکسن زدی همش راه بره نذار بشینه اگه بشینه خشک میشه پاش
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».