بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پسر داداشم ۶ ماهشه.. تا گوشیرو طرفش میگیرم نگاه میکنه ک عکس بگیرم ازش.. باز گوشیو ک قایم میکنم دوباره بازی میکنه دوباره ب محظی ک بهش نشون بدم زول میزنه .. فداش شم😂😂 تمام عکساشم ب دوربین نگاه کرده
من یه بار خانوادگی خونه مادرمون مهمونی برای افطار دعوت بودیم. من و خواهرام تو آشپز خونه داشتیم سریع کارا رو میکردیم. یه دفعه دیدم خواهرزاده ام که دو سالش بود یه شرت از تو ساک خواهرم برداشته و از روی شلوار پوشیده و جلوی همه داره اینور اونور میره. نمیدونم چه مدتی در اون حالت بود. سریع خواهرم شیرجه زد بردش تو اتاق.🤣🤣🤣🤣
وقتی ارزشها عوض شوند عوضی ها با ارزش می شوند. (گاندی).
برای همه احترام قائلم اما لطفا کسی جز استارتر مگر برای پرسش سوال ریپلای نکنه روم🤍بله من کاملا مطلع هستم سایت تبادل نظر هست اما تبادل نظر دونفره رو به چند نفره ترجیح میدم…|•تصور کن نشستی تو یه کلبه قدیمی و بارونی که میباره، بوی نم چوب هارو دراورده و عطرش مستت کرده…تو همین حین که داری از پنجره جنگل بیرون رو نگاه میکنی هم هات چاکلت توی دستت رو جرعه جرعه میخوری…•|قشنگ بود؟ این رویای منه…رویای یه مادر، یک همسر، یک دختر🤍
من خواهر زادم خیلی کوچیک بود فکر کنم یک سالش نشده بود رفته بودم خونشون تو اشپزخونه با خواهرم حرف میزدیم دیدم صداش نمیاد .رفتم دیدم کیفمنو گذاشته لایه پاش یکی یکی پول هامو تا میکنه میندازه تو قلکش کلی هم پول بود تو کیفم من این شکلی بودم🤬🤬🤬 قلکشم نمیشد شکست دراورد از توش دیگه😂😂 از اولم بچمون زرنگ بود