2777
2789

من رشت ساکنم یه ساله.  خانوادمون زنجانن. من تقریبا هر دوماه یبار میرم معمولا هم تنها میرم چون شوهرم نمیتونه بیاد کار داره. هر سری خانواده شوهرم یجوری ناراحتیشونو ابراز میکنن. مثلا یبار ب شوخی گفتن ب فلانی میخایم بگیم تو هم عید تنها بیا سونیا رو میار😶

بعد امروز میخام برم زنجان. بیشتر از اینک ذوق دیدن خانوادمو داشته باشم اضطراب حرفای اونا رو دارم

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....

وا یعنی چی خونوادتن

من مامان و بابام جدا شدن و زن بابام هم نمیتونه از من پذیرایی کنه، ولی با این حال نهایتااااااا هر دوماه میرم میمیرم از دلتنگی اگه نرم. 

نمیدونم به خونواده شوهرت چی بگی در این باره

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

من سرهمین موصوع و چون خواهرم سرطان گرفت مجبور شدم طلاق بگیرم

جاریمم چون سالی دوروز هم نمیرفت اونو همش به من میگفتن

وزنم در اول پاییز نود و هشت: ۸۵ کیلو 💖 وزن الانم: ۷۷کیلو 💛 وزنم در تحویل سال نود و نه: ۷۳ کیلو 💜 وزنم در تولد سی و پنج سالگیم: ۶۳ کیلو 💚
وا یعنی چی خونوادتن من مامان و بابام جدا شدن و زن بابام هم نمیتونه از من پذیرایی کنه، ولی با این حا ...

منم الان از دلتنگی طاقت ندارم شوهرمم خودش گفت برو خیلی دلتنگی. حتی گفت اگ اذیت میشی برو خونه بابات اینا ب خانواده من نمیگیم ک زنجانی 

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....
من سرهمین موصوع و چون خواهرم سرطان گرفت مجبور شدم طلاق بگیرم جاریمم چون سالی دوروز هم نمیرفت اونو ه ...

یعنی انقدر حرصم در میاد جاری منم همین طوری بود سالی دو بار میرفت و همه هم انتظار داشتم منم اونجوری باشم الان اونم دوماه یه بار میره 

من سرهمین موصوع و چون خواهرم سرطان گرفت مجبور شدم طلاق بگیرم جاریمم چون سالی دوروز هم نمیرفت اونو ه ...

من نمیتونم نرم. ولی اذیت میشم با حرفاشون

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....
یعنی انقدر حرصم در میاد جاری منم همین طوری بود سالی دو بار میرفت و همه هم انتظار داشتم منم اونجوری ب ...

جاری من ۱۴ سال بود اینجور شده بود عید به عید ۴ روز

تازه من عروسی کردم سه سال بود عیدم نرفته بود

بسوزن که من و خانوادمو سوزوندن

وزنم در اول پاییز نود و هشت: ۸۵ کیلو 💖 وزن الانم: ۷۷کیلو 💛 وزنم در تحویل سال نود و نه: ۷۳ کیلو 💜 وزنم در تولد سی و پنج سالگیم: ۶۳ کیلو 💚
عروس مون غریبه اوایل دو ماه یه بار میرفت ولی الان از وقتی دخترش به دنیا اومد سالی دو بار می ره البته ...

حالا رشت ب زنجان 4ساعت راهه.  با اتوبوسم میرم 36تومن کرایشه.  میگن همش میای میری کی پس انداز میکنین تو راه خرج میشه ک

اگه حال دلم خوبه،سکوت معجزه کرده.وگرنه خوب میدونم که درد از هر طرف درده.....
من نمیتونم نرم. ولی اذیت میشم با حرفاشون

من تحمل کردم تا جاییکه تنها خواهرم مریض شد دیگه هم خواهر برادر ندارم

جاریم خودش ۳ تا داداش و عروس داره خیالش از بابت مادرش راحته

بدترش اینه که شوهرم هرروز به مادرش سرمیزد

خوب ادم حس حماقت میکنه

وزنم در اول پاییز نود و هشت: ۸۵ کیلو 💖 وزن الانم: ۷۷کیلو 💛 وزنم در تحویل سال نود و نه: ۷۳ کیلو 💜 وزنم در تولد سی و پنج سالگیم: ۶۳ کیلو 💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز