میخوام.بدونم چیا هست ک ب شوهرتون نگفتین اینجا بگید رک راست دلخوریاتون خیلی جدی در حالی ک به حسب شرایط نمیتدنید تو روش بگید. مثلن خودم میخوام بهش بگم تو یه بچه ننه لوسی که ننه بابات ادبت نکردن و طرز زندگی کردن و رفتار با ادما رو بهت یاد ندادن چون خودشونم اینجوری بار اومدن هیچ مهارتی ندارن تو زندگی. ولی میترسم بگم. باباش خط قرمزشه ننشم هی کما بیش ب احترام اونا نمیگم مامان بابات هیچی بارشون نبوده ک تو شدی این ..... اخیییییش دام خنک شد
خیلی حرفا هس ک منم نمیتونم بگم چون گفتنی من بد میشم یدونه خواهر داره ک همش اذیتم میکنه با دروغاش شوهر منم باورش میکنه میاد سر من داد و بیداد میکنه موندم چطوری بهش ثابت کنم ک خواهرش دروغ میگه
توروخدااااااا جان مامانت دهنبین نباش. تروخداااااا اینقد به خانوادت اعتماد نداشته باش. من دشمنت نیستم. احمقم نیستم. یکم منو باور داشته باش بقران منم میفهمم درست میگم. نذار نظر بقیه تو زندگیمون حاکم بشه. اینققققققد نظر خانوادتو اعمال نکن
خیلی حرفا هس ک منم نمیتونم بگم چون گفتنی من بد میشم یدونه خواهر داره ک همش اذیتم میکنه با دروغاش شوه ...
منم همین مشکل دارم مثلن ننش و ابجیاش هرچی مسگن میام گلخه میکنم میگه دوس ندارم پیش.من حرفی ازشون بزنی اونا رو ب من بدبین کنی خوب اخه احمق اینجوری بیشتر من ضربه میخورم خواهر مادر خودش رو خیلی مقدس میدونه فک کیکنه من درپغگو هستم حالم از ننش بهم میخوره با اون قیافش عوضی رو هیچ وقت نمیبخشمش