من بی نهایت به غذا خوردن لباس تمیز و اتوکشیده اش سلامتیش حتی ورزشش به همه چیش خیلی اهمیت میدم اصلا نمیزارم بدون صبحانه بره همیشه برای سرکارش حتی اجیل و میوه میزارم سر صب پا میشم خوراک مرغ املتای جورواجور کوفته و اینجور غذاهای گرم اماده میکنم چون غذای سرد کمتر دوست داره ولی وقتی مریضم مث امشب ک پری شدم و درد شدید دارم سرشب بهتر بودم تولد دوستش بود رف اومدنی برای منم کیک اورد که البته مث همیشه بچه های جاریم( تا موقعی ک مطمعن بشن من میخوابم اینجان)اینجا بودن و همه رو نوش جان کردن (علاوه براین ک گند زدن به خونم با اشغال اجیل و غذا ) حالا من با این وضعم به شوهرم گفتم شام نمیخوری گف ن کیک و تنقلات زیاد خوردم چن بار پرسیدم گف ن ولی حتی یبارم به من نگف خودت شام نمیخوری؟اگ من تا سه روزم چیزی نخورم فک نکنم بگه موضوع مهم نیس ولی دلتنگ زمانی شدم ک بابام با لقمه های غذا دنبالم میومد یا برام غذا میاورد اتاقم همیشه حواسش بهم بود ولی شوهرم وقتی مریضم تا خودم نگم دارو نمیگیره تا نگم دکتر نمیبره با اینکه وقتی نامزدم بودیم میفهمیدم حالش بده با داداشم میرفتم میبردمش دکتر ! بنظرتون بیخودی حساسم؟