دقیقا با منم اینکارو کردن با اینکه زیاد کمکشون نکردم ختم پدربزرگش البته ب مادرشوهدم میگفتن ب من خبر بده ولی ب جاریم زنگ میزدن
منم سالگردش رفتم بعد خالش گفت میاین خونه دگ
گفتم کسی ب ما چیزی نگفت بعد شوهرم گفت ب اون عروس زنگ میزنید ب ماهم باید بزنید دگ بالاخره انتظار داریم
چندین بار شده بود
خیلی دلم شکست
دلیلشم این بود ک با شما راحت تریم
منم گفتم این دلیل نمیشه