برامون شیرینی گرفته بودکادوکرده بودن منم خجالت کشیدم پیششون بازکنم تعارف کنم بعدش گفتم میرم یه گوشه بازش میکنم اگه شیرینی بودتعارف میکنم ک یادم رفت ازدیشب تاالان بیدارم پسرم مریض بوددیشب نخوابیدامروزم تنهایی فقط کارکردم چنان سفره ی شیکوخوش رنگ انداخته بودم براشون که هرکدوم ده بارتشکرکردن وگفتن بی نهایت خوشمزشت.حالاشیرینی روبهشون تعارف نکردم بدشد؟ماشیرینی برده بودیم اونابازکردن ینی معلوم بودشیرینیه ولی اوناکادوپیچ کردن منم عادت ندارم چیزی روکه برام آوردم سریع بازکنم.البته دغدغه مهمی نیست برام فقط میخوام برام تجربه شه