من بچه بودم خیلی بد غذا بودم، یبار رفتیم خونه داییم مرغ داشتن گفتم من نمیخورم.
داییم خواست از پسرش تعریف کنه
گفت از ممد یاد بگیر، هر گهی میزاریم
جلوش با اشتها میخوره🤦♂😂😂
با مامانم بیرون بودیم
یهو پسرع برگشت گفت جووووون بخورمتت😏
مامانمم خواس جوابشو بده گف بت نمیاد از این گوها بخوری🤨!
اصن نابودش کرد😐
تو خونه همه داشتن اسم فامیل بازی میکردن منم تو اتاقم بودم بازی که تموم شد اومدم بیرون برگه بابام و دیدم اسم حیوان با پ نوشته بود ...پسرم ممد...
بنظرتون میتونم به عنوان بد سر پرست ازش شکایت کنم؟😂😐
زری جون تو هم میپریدی جلو عشقت میگفتی دلاااام عجقم. تا ب تیپت میخورد
خخخخخ نفس خیلی باحال بود مرسی
😆😆😆😆😆😆😆
من ی مشکل دارم بلد نیستم زیر تاپیک ها ج بدم چیکار بوتونم
ای داد بیداد عیب نداره بگو اون خواهر دوقلوم بوده😆
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
