2777
2789
میگما استارتر ظرفات خیلی قشنگن خیلی خوشم اومد😇😪از کجا گرفتی؟چه سالی؟😟😟

اخی مرسی عزیزم. دو سال پیش از یه مغازه تو شهر خودمون. هنوزم اتفاقا موجود داره. پیجش تو اینستا اینه cheshm_navaz_anzali

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه شمالی باشی  نیمرو رو هم با برنج میخوری 😍😍😍😍

اره😅 اتفاقا الان به شوهرم گفتم نمیدونم چرا همه تعجب کردن از اینکه کوکو با نون میخوریم. گفت چون اونا شمالی نیستن! 

رب اناروسیرودلاروگردوباهم قاطی میکنی بعدزیتوناتومیریزی توش بهم میزنی 

من به جای رب انار، دونه های انارو مولنکس میزنم میریزم. البته یه کوچولو رب انازم میزنم

عالی

عاشق امضاتم😍😍😍😍😍🌷

وزن شروع》90 وزن هدف》۶۵...پشت کرده ام ب گذشته...ب روزهایی ک با اندوه شب شدند...دشمن شده ام با آنها ک مرا ن تنها یکبار بلکه هزار بار آزردند رو ب آینده ای نشستم ک هیچکدام از آن آدمها و روزهای ملالت امیز،درونش جایی ندارند.مادربزرگ همیشه میگفت:روی زخم های دلت مرهمی نگذار!صبر کن بسوزند و بفهمند دستی نیست برای مداوایشان آنوقت یاد میگیرند با هر حادثه خراش برندارند...گذشته ام را بی هیچ دوایی رها کرده ام،دشمنانم نیز در مخروبه ترین قسمت مغزم.باید یاد بگیرم برای هر رنجشی پماد امید بخشی نیس؛درد را باید تجربه کرد تا دیگر هر زخمی،روح را ب انزوا نبرد...حالا آدمی شده ام بیگانه با انچه تصور میکنی.هرچقدر میخواهی طعنه بزن و کنایه هایت را در دهانت بچرخان!من تنها آینده ای را میبینم ک نه برای تو جایی هست نه روزهای  هدر رفته!مادربزرگ قربان دهانت راست میگفتی:مرهم همیشه دوای درد نیس،گاهی باید بی اهمیت بود درد خودش از خانه میرود...!
من به جای رب انار، دونه های انارو مولنکس میزنم میریزم. البته یه کوچولو رب انازم میزنم

منم میخام😢😞

وزن شروع》90 وزن هدف》۶۵...پشت کرده ام ب گذشته...ب روزهایی ک با اندوه شب شدند...دشمن شده ام با آنها ک مرا ن تنها یکبار بلکه هزار بار آزردند رو ب آینده ای نشستم ک هیچکدام از آن آدمها و روزهای ملالت امیز،درونش جایی ندارند.مادربزرگ همیشه میگفت:روی زخم های دلت مرهمی نگذار!صبر کن بسوزند و بفهمند دستی نیست برای مداوایشان آنوقت یاد میگیرند با هر حادثه خراش برندارند...گذشته ام را بی هیچ دوایی رها کرده ام،دشمنانم نیز در مخروبه ترین قسمت مغزم.باید یاد بگیرم برای هر رنجشی پماد امید بخشی نیس؛درد را باید تجربه کرد تا دیگر هر زخمی،روح را ب انزوا نبرد...حالا آدمی شده ام بیگانه با انچه تصور میکنی.هرچقدر میخواهی طعنه بزن و کنایه هایت را در دهانت بچرخان!من تنها آینده ای را میبینم ک نه برای تو جایی هست نه روزهای  هدر رفته!مادربزرگ قربان دهانت راست میگفتی:مرهم همیشه دوای درد نیس،گاهی باید بی اهمیت بود درد خودش از خانه میرود...!

وای چ مشترک‌ منم کوکو سیب زمینی دارم

یاد گرفتم که:  ۱-با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت باشد😏. ۲-با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه میکند😕. ۳-از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را به او تقدیم کنند باز از من بیزار خواهدبود 😑. ۴-تنهایی را به بودن در جمعی که به ان تعلق ندارم ترجیح دهم👌👌
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792