خواب دیدم باا توبوس رفتم حرم حضرت ابوالفضل علیهه السلام وقتی از اتوبوس پیاده شدم از یه پل هوایی گذشتم همراه با بقیه اعضای کاروان وارد حرم حضرت ابوالفصل شدم که گنبد طلاییشون به چشم میخورد ونمایان بود ولی تو خواب خیلی ترسیده بودم ورعب ووحشت داشتم از عظمت وابهت حضرت عباس بخاطر سنگینی گناهان اونقد ترسیده بودم که با ترس ولرز وارد شدم
بعدش یه نفر که خادم اونجا بود منو برد داخل وسعی میکرد بم ارامش بده وبم بگه که نترسم
بعدش وارد شدیم واون اقا بعد از زیارت حرم منوبرد به یه جایی که انگار خونه حضرت عباس بود ومحراب وجایی که ایشون نماز میخوندن رو نشونم دادن ولی من همچنان ازترس به خودم می لرزیدم وسرم پایین بود وخیلی استرس داشتم اونقد استرس داشتم که حتی دعاها وحاجت های خودمو فراموش کردم مثل اینکه به محاکمه رفته باشم انقد میترسیدم واسترس داشتم
مادرم ویه عده مردم دیگه هم بودن که همه ترسیده بودن وسراشون پایین بود یه نفر بم گفت که هرکاری کرد ساکت باش وهیییچی نگو من دیدم که بعضیا حتی گوششون پیچیده میشد یه نفر غیبی که کسی نمی دید ولی همه میدونستن خود حضرت عباسه اونارو میکشوند ومن خییییلی ترسیده بودم اما منو کاریم نداشت