سلام دخترمن ۵ماهشه ۱هفته بعد از بدنیا اومدنش مامانم شام خانواده شوهرمو دعوت کرد با اینکه آرتروز زانو و دیسک کمر داره منم بعد از زایمانم حالم بود بچمم زردی داشت کلی کار ریخته بود سرش
بعد قرار شد اون‌شب کادو هم بدن به بچم شوهرم رفته بود طلافروشی واس من کادو بخره ی تیکه کوجیک هم خریده بود از طرف خواهر و برادرش(که خودشون گفته بودن بخر بعد حساب میکنیم)هنوز بعد از۵ماه پول ندادن به شوهرم خواهرش که میدونم میده منتظره وامش دربیاد ولی برادرش برگشته گفته مگه شام بهمون داده که من کادو بدم به بچش (وضعشم خیلی خوبه شوهرمم خیلی براش کار میکنه کار شوهرم فنی هر کاری داداشش داشته باشه براش میکنه ۱قرون هم نمیگیره )من جریان طلا که شوهرم پولشو داده رو نمیدونستم از تو پیاماش فهمیدم الانم خیییییلی ناراحتم اعصابم داغون شده میخوام‌به شوهرم بگم که میدونم جریانو ولی نمیخوام‌بفهمه که گوشیشو چک کردم چطور بهش بگم تورو خدا راهنماییم کنید اگر نگم بهش میترکم خیلی ناراحت شدم(اینم‌بگم من از شام دادن ابایی ندارم حتی ماه ۹بارداریم هم دعوت کردم همشون رو چون شوهرم خیلی دوستشون داره ولی الان خودشو بکشه به عنوان شام واس بدنیا اومدن بچم چیزی نمیدم چون اصلا همچین رسمی نداریم تازه مامانمم دادخ بهشون)توروخدا بیاید راهنماییم کنید
