پارت اول
به طرف اتاق ترانه میروم و محکم می کوبم به در:
~ترانه بیا دیرمون شد
صدای ترانه امد:
~باشه الان میام.
پایین رفتم و رو مبل نشستم .چند دقیقه شد دیدم ترانه تشریف شو نیاورد.سوییچ و تو دستم فشاردادن و به طرف در رفتم و در همون هین داد زدم:
~پس من می رم سوار ماشین میشم تا تو بیای.
~باشه،باشه
در را باز میکنم.وارد خیابون میشم و به طرف ماشینم راه میرفتم .سوییچ را داخل قفل ماشین می ذارم و میچرخونم .سوار ماشین میشم.بعد از 10دقیقه ترانه تشریف خرش میاره .با مسخره گی میگم:
~وا ترانه جون چرا زود امدی می ذاشتی چند ساعت دیگه تشریف میووردی .
با اخم میگه:
~زر نزن راه بیوفت.
عجب پرویی .
بدون حرفی میرونم طرف دانشگاه.