بارونو دوست دارم هنوز 🌧🧡چون تو رو یادم میاره💑حس میکنم پیش منیوقتی که بارون میباره👫🥰بارونو دوست دارم هنوز 💓🌈بدون چتر و سرپناه😓☔وقتی که حرفای دلم 😔🙂💔جا میگیرند توی یه آه🌬🚫
اخرش فاطمه میمیره بخاطر عفونت بدن و ریش و زهرا با سالار ازدواج میکنه و دانشگاه شیراز روانشناسی قبول میشه و بچه دار میشن دو قلو یه پسر و یه دختر ....سالار واسه پدر زهرا وکیل میگیره از زندان ازاد میشه دفتر مشاوراملاک میزنه.....امنه دوباره بچه دار میشه ولی درس میخونه داروسازی قبول میشه....علی و سالار دفتر مهندسی میزنن....یه خونه میسازن هرکدوم میرن تو یه واحد دور هم خوشبخت و شاد زندگی میکنن