تو نامزدی با نامزدم رفته بودیم زریوار مریوان داشتیم گشت میزدیم رفتم آبخوری آب بخورم با شوهرم .آب خوریش مثل حوض بلند بود .بعد خیلی صاف بود .با کلی ناز و عشوه رفتم آب بخورم همین که سرمو خم کردم
شترق با ک*ون اومدم زمین شانس منم انگار لوله آدم ترکیده بود از بس شلوغ بود ....نشستم تو بغل نامزدم گریه کردم 😐
من 😭
شوهرم 😟
ملت 😂😯😥😜😐😑