2777
2789

شوهرم مکانیکه امروز توگاراژش کپسول ترکیده بود اونم ترسیده بود اومدخونه گفت اینطورشده منم ترسیدم زود یه صدقه گذاشتم کنار وسفره نهارپهن کردم براش دخترم مریض بود دوشبانه روز بود نخوابیده بود خودمم چون شیرخواره وکوچیک بیشتراز اون اذیت شدم وبیخواب غیر از رسیدگی به دخترم کارای خونه روهم انجام میدادم لباسشوییم نداریم هرروز یه کلی لباسم میشورم 

شوهرم بعداینکه نهارخوردرفت سمت دخترم گفتم ۲۰دیقه نیس خوابیده ولش کن راحتش بزار مریضه گفت ازمرگ برگشتم میخوام دخترمو بغل کنم اونم تابیدارشد زد زیر جیغ ودیگه هرکاری کردیم نخوابید که نخوابید شوهرم بچه روانداخت رومن وخودش زنگ زد این خواهر واون خواهر واین ننه واون برادر واین جاری که خدا منو دوباره بخشید بهتون وخودشو حسابی لوس کرد منم جونم از دست جیغ بچه به لبم واومد دادزدم سرش گفتم بسه دیگه خستم کردی مگه چند نفرم بگیر بخواب وروپام محکم تکونش دادم دیدم کنترول تلوزیون اومد توسرم اونم موقعی که داشت باجاریم تصویری حرف میزد وبهش گفت کاش جای زنم یه خر گرفته بودم 

خیلی دلم شکست احساس پوچ بودن میکم خرد شدم 

چیکار کنم؟؟؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من بودم قطعا جررررش میدادم تا مدت ها 

کاربر محترم بفهم و شعور داشته باش که نظر هر شخصی برای خودش محترم و از نظر خودش درسته، اگر شما نظر مخالفی داری دال بر این نیست که شما عالم مطلق هستی و نظرت درسته.. پس با بیشعوری تمام و با الفاظ دور از شان انسانی منو ریپلای نکن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792